چطوري ميشه گفت??!!ظرف کلمات خيلي خيلي محدوده براي توصيف دردي که حس کردي وقتي برگشتي به اين جهنم دردي که حس کردم..چطور ميشه کربلا رفت و برگشت ولي فراموش کرد..اصلا راهي وجود نداره که با خاطراتش زندگي نکني که بدون کربلا زندگي بي مفهومه...چطوري ميشه فرياد زد در حالي که فرياد هم نميتونه چنين دردي رو آروم کنه...کاش بليت هاي کربلا هيچ برگشتي نداشت...

دوست عزيزم خيلي متن هايي که مي گذاري خيلي معنوي وجالب هست وهرکسي روبه حال وهواي کربلا ميبره واين براي کساني که هنوز به کربلا طلبيده نشده اند ميتواند خيلي مفيدباشه .ممنونم ازت.

دود اين شهرمراازنفس انداخته است/ به هواي حرم کرب وبلا محتاجم