وبلاگ :
پرستاري 91
يادداشت :
لحظه هاي راجعوني بودن 3
نظرات :
1
خصوصي ،
3
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
هيچکس..
چطوري ميشه گفت??!!ظرف کلمات خيلي خيلي محدوده براي توصيف دردي که حس کردي وقتي برگشتي به اين جهنم دردي که حس کردم..چطور ميشه کربلا رفت و برگشت ولي فراموش کرد..اصلا راهي وجود نداره که با خاطراتش زندگي نکني که بدون کربلا زندگي بي مفهومه...چطوري ميشه فرياد زد در حالي که فرياد هم نميتونه چنين دردي رو آروم کنه...کاش بليت هاي کربلا هيچ برگشتي نداشت...
پاسخ
کاش...