• کد نمایش افراد آنلاین
  • مردان بی ادعا - پرستاری 91
    سفارش تبلیغ
    صبا ویژن

    پرستاری 91
    به نام نامی حضرت دوست که فقط نام اوست که نکوست 
    قالب وبلاگ
    اخبار مهم کلاسی
    مدیریت وبلاگ
    ابزارهای کاربردی
    آیه قرآن

    اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً

    وصیت نامه شهدا : وصیت شهدا
    خبر نامه وبلاگی:باعضویت در این بخش اخبار کلاسی ،وبلاگی وتالار گفتگوی آنلاین را در ایمیل خود دریافت کنید
    «رجبعلی غلامی»؛ مهاجری شهید از افغانستان که جانش را فدای اسلام کرد

    شهید رجب علی غلامی، در سال 1359 از افغانستان به بجستان مهاجرت کرد و مدتی بعد به عنوان بسیجی به جبهه‌های نبرد حق علیه باطل شتافت و در 1362 در عملیات والفجر 9 قهرمانانه و شگفت‌انگیز به شهادت رسید.


    نحوه شهادت خواندنی شهید.....

    «رجب غلامی در روز 6 اسفند ماه سال 1362 در منطقه کردستان، پس از باز کردن معبر مین به سیم خاردار حلقوی می‌رسد که به هیچ عنوان نمی‌شده آنرا قطع کنند، چون اگر سیم را قطع می‌کردند سیم‌ها جمع شده و معبر منفجر می‌شد.

    در این وقت این شهید با همرزم خود با نام «شریفی مقدم» تصمیم می‌گیرند که یک نفر بر روی سیم خاردار بخوابد، ابتدا شریفی مقدم قصد داشته این کار را انجام دهد، ولی شهید غلامی به او التماس می‌کند و او را قسم می‌دهد که بگذار من این کار را انجام دهم و این افتخار را از من نگیر.

    سرانجام شهید رجب غلامی بر روی سیم‌های خاردار می‌خوابد و در حالی که خون از بدن پاکش جاری بوده، بیش از 160 نفر و بنا بر روایتی 300 نفر از روی بدن او عبور می‌کنند.

    وقتی همه عبور می‌کنند و او را از روی سیم‌ها بلند می‌کنند، می‌بینند تمام بدنش غرق در خون است و درد می‌کشد.

    در همین حال دست به دعا برمی‌دارد و می‌گوید خدایا شهادت مرا برسان، در این لحظه بلافاصله تیری از سوی نیروهای عراقی شلیک می‌شود و به چشم چپ او اصابت می‌کند و همان جا به شهادت می‌رسد.»

    خصوصیات اخلاقی شهید

     همرزمان شهید از خصوصیات  اخلاقی او زیاد گفته‌اند و همه تأکید داشتند که شهید رجب‌علی غلامی فردی با ایمان و صادق بود.

    با توجه به اینکه فردی روستایی و بی‌سواد بود، اما به شدت دین‌مدار بود و حتی درآمد همان نانوایی، گاوداری و کار بنایی را پاک کرده و خمس آنرا می‌پرداخت و زمانی که عازم جبهه شد، به دوست خود وصیت کرد، تنها دارایی او را که یک موتور هوندا بود بفروشند و پولش را به حساب جبهه‌ها واریز کند.


    [توسط: پرستاری 91 ] [ نظرات شما () ]
    .: Weblog Themes By Nursing 91 :.

    درباره وبلاگ

    گرچه خود خسته وبیمار شدم ،دل ولی خواست پرستار شدم ،روی خوش صحبت شیرین همه از لطف خداست ،من در این راه فرشته صفت وهمسفر یار شدم* سلام دوستان گرامی به وبلاگ خودتون خوش آمدید لطفا پس از بازدید،نظرات خود را با ما در میان بگذارید.متشکریم* تمامی مطالب قبلی در قسمت آرشیو موجود است. ایمیل پرستاری 91: nursingsh91@gmail.com برای نمابش هرچه بهتر سایت از مرورگرهایی از جمله فایرفاکس و گوگل کروم استفاده نمائید.
    دانشنامه مهدویت
    مهدویت امام زمان (عج)
    دعوت نامه
    قابل توجه تمامی همکلاسی های محترم در صورت تمایل به عضویت در وبلاگ وقرار دادن مطالب خود«هرگونه مطلب علمی ، مذهبی ،اجتماعی، فرهنگی ،سیاسی و...» ، لطفا نام خود،نام کاربری و رمزعبور مورد نظرخود را به ادرس ایمیل nursingsh91@gmail.com ارسال نمایید و به نویسندگان وبلاگ بپیوندید.متشکرم
    نظر سنجی کلاسی
    امکانات وب


    بازدید امروز: 84
    بازدید دیروز: 43
    کل بازدیدها: 710323
    تعداد کل یاد داشت های تایید شده و قابل نمایش : 324

    آخرین بازدید : 103/9/3    ساعت : 8:1 ع

    • |