پرستاری 91 به نام نامی حضرت دوست که فقط نام اوست که نکوست
| ||
در آن سوی ابرها و از پس هفت گنبد فیروزه ای خدایی هست... خدایی که بی انکار تمامیت را می بیند... در نزدیک ترین معبد امن به دنبال سرزمینی میگردم تا بی پرده خدا را لمس کنم... خدایی که همیشه هوای حالم را داشته.... سرزمین خانه های چوبی، بوی نم، قطرات شبنم... سرزمین آدم های نیلوفری که در اوج ناتوانی به نهایت توانایی دست یافتند.... سرزمین نیلوفرهای کوچک آبی...
سرزمین آدم های سرو نما و سبز روی و باوقار... سرزمین نفس های خسته اما گرم... سرزمین من و خدا... غافل که وجود خدا از پس تمامی پرده ها در کنار برکه موجودات سکو گرفته است... ای خدای موجودات دوست داشتنی... برکت سلامتی را روزی قدم ها و نفس ها ونگاهمان کن... شکر تنها لیاقت درگاه بی بدیل شماست.... پابان.
[توسط: نجارباشی ] [ نظرات شما () ]
|
||
[ تمام حقوق مادی و معنوی این وبلاگ متعلق به گروه پرستاری 91 میباشد.] |