پرستاری 91 به نام نامی حضرت دوست که فقط نام اوست که نکوست
| ||
خدایا! یا نوری بیفکن یا توری..
ماهی کوچکت از تاریکی اقیانوس می ترسد...
[توسط: شعربافان ] [ نظرات شما () ]
اروپا: موفقیت مدیر بر اساس پیشرفت مجموعه تحت مدیریتش سنجیده میشود * [توسط: اردوخانی ] [ نظرات شما () ]
ساکوراهای صورتی( یا همان شکوفههای گیلاس) در فرهنگ ژاپنی بسیار مهم شمرده میشوند. زیبایی این شکوفهها هرگز تکراری نمیشود. فصل شکوفهدهی درختان گیلاس در ماه آوریل آغاز میشود. [توسط: موسی زاده ] [ نظرات شما () ]
من اینجام خدا
جایی که زندگی برای آدم ها همیشه سهمیه بندی شده جایی که در آن درد و رنج بخشی از من است و من نفس به نفس آدم ها هستم...
[توسط: نجارباشی ] [ نظرات شما () ]
[توسط: اردوخانی ] [ نظرات شما () ]
[توسط: اردوخانی ] [ نظرات شما () ]
تونل عشق، اوکراین [توسط: موسی زاده ] [ نظرات شما () ]
موجهای آبی درخشان در جزیرهی وادوی مالدیو به دلیل تابش بیولومینسانس گونهای از فیتوپلانگتونها ایجاد میشود که این تابش نوری، از سیگنال های الکتریکی غشای آنها ناشی میگردد. بیولومینسانس، تولید خودبخودی نور توسط موجود زنده است. [توسط: موسی زاده ] [ نظرات شما () ]
سه نفر آمریکایی و سه نفر ایرانی با همدیگر برای شرکت در یک کنفرانس می رفتند. در ایستگاه قطار سه آمریکایی هر کدام یک بلیط خریدند، اما در کمال تعجب دیدند که ایرانی ها سه نفرشان یک بلیط خریده اند. یکی از آمریکایی ها گفت: چطور است که شما سه نفری با یک بلیط مسافرت می کنید؟ یکی از ایرانی ها گفت: صبر کن تا نشانت بدهیم. همه سوار قطار شدند. آمریکایی ها روی صندلی های تعیین شده نشستند، اما ایرانی ها سه نفری رفتند توی یک توالت و در را روی خودشان قفل کردند. بعد، مامور کنترل قطار آمد و بلیط ها را کنترل کرد. بعد، در توالت را زد و گفت: بلیط، لطفا! بعد، در توالت باز شد و از لای در یک بلیط آمد بیرون، مامور قطار آن بلیط را نگاه کرد و به راهش ادامه داد. آمریکایی ها که این را دیدند، به این نتیجه رسیدند که چقدر ابتکار هوشمندانه ای بوده است. بعد از کنفرانس آمریکایی ها تصمیم گرفتند در بازگشت همان کار ایرانی ها را انجام دهند تا از این طریق مقداری پول هم برای خودشان پس انداز کنند. وقتی به ایستگاه رسیدند، سه نفر آمریکایی یک بلیط خریدند، اما در کمال تعجب دیدند که آن سه ایرانی هیچ بلیطی نخریدند. یکی از آمریکایی ها پرسید: چطور می خواهید بدون بلیط سفر کنید؟ یکی از ایرانی ها گفت: صبر کن تا نشانت بدهم. سه آمریکایی و سه ایرانی سوار قطار شدند، سه آمریکایی رفتند توی یک توالت و سه ایرانی هم رفتند توی توالت بغلی آمریکایی ها و قطار حرکت کرد. چند لحظه بعد از حرکت قطار یکی از ایرانی ها از توالت بیرون آمد و رفت جلوی توالت آمریکایی ها و گفت: بلیط ، لطفا!!!
[توسط: اردوخانی ] [ نظرات شما () ]
[توسط: اردوخانی ] [ نظرات شما () ]
|
||
[ تمام حقوق مادی و معنوی این وبلاگ متعلق به گروه پرستاری 91 میباشد.] |