پرستاری 91 به نام نامی حضرت دوست که فقط نام اوست که نکوست
| ||
مانند این کودک خدا را دوست داشته باشید در یک بعد از ظهر زیبا که خبری از گرمای شدید عربستان نبود و نسیم خنکی در کوچه های شهر مدینه می وزید.
علیکم السلام ای رسول خدا. پیامبر(ص) گفت: آیا مرا دوست داری؟ کودک گفت: آری به خدا قسم شما را خیلی دوست دارم. پسر جواب داد:بیش تر از پدرم. پیامبر(ص) باز پرسید: مثل مادرت؟ کودک گفت: بیش تر از مادرم. پیامبر پرسید: مثل جان خودت؟ کودک گفت: ای رسول خدا من شما را خیلی دوست دارم حتی بیش تر از جان خودم! یکی از اصحاب گفت: آفرین!! احسنت!! بارک الله!!! آگاهی و فهم است به او گفت: آیا از خدایت نیز مرا بیش تر دوست داری؟ کودک جواب داد: نه !... ای رسول خدا من شما را به خاطر خداونددوست دارم . آنگاه پیامبر (ص) کودک را در بغل گرفت و او را بوسید. سپس رو به اصحابش کرد و گفت: شما هم مانند این کودک خدا را دوست داشته باشید. [توسط: شعربافان ] [ نظرات شما () ]
|
||
[ تمام حقوق مادی و معنوی این وبلاگ متعلق به گروه پرستاری 91 میباشد.] |