پرستاری 91 به نام نامی حضرت دوست که فقط نام اوست که نکوست
| ||
گاهی که دلم از این و آن و زمین و زمان می گیــرد ، نگاهم را به سوی تو و آسمـان می گیرم ، و آنـقـدر با تــو درد دل می کنـم ، تا کم کم چشـــــــــم هایم با ابـرهای بارانیت همراهی می کنند و قلبـــم سبک می شود . آنــوقــت تو می آیی و تــــــمـــــــــام فضای دلـم را پر می کنی و مـــــن دیـــــــگــــر آرام می شــــــوم و احساس می کنم هیچ چیز نمی تواند مرا از پای دربیـاورد! چون تو را در دل دارم... [توسط: شعربافان ] [ نظرات شما () ]
[توسط: موسی زاده ] [ نظرات شما () ]
ایستگاه آخر......
دست های چروکیده اش
حاصل یک عمر دست و پنجه نرم کردن با دنیاست
همیشه چشمهایش نم داشته باشد و از دلیل ویلچر نشینی اش که می پرسم جوابش این است که دارد به زمین نزدیک می شود چون به زودی هم آغوشش خواهد شد کنارشان گویی دنیا روی صحنه آهسته است همه کارهاشان آهسته است مثل مسافری خسته که کیلومتر های آخر مسیر را آرام آرام پیش می رود
گله ای از کسی ندارند اما آه های گاه و بیگاهشان سوزی است که از آتش درونشان خبر می دهد امروز که طبق عادت همیشه بهشان سر زدم یکی از میان جمعشان کم شده بود یاد حرف زن گوینده در مترو افتادم: "ایستگاه آخر کهریزک" www.thelose.blogfa.com :منبع [توسط: غزل ] [ نظرات شما () ]
سلام خدای خوبم، خدای لحظه لحظه خوبی ها.. امروز من به لطف تو یک پرستارم و در برابر عظمت تو زانو زده ام..
من امروز سراسر روح تو هستم.. بگذار ساعاتی بی ریا، زندگی را اجابت کنم..... بگذار خداوندی تو از چشمان و دستان و زبان من، بر بیمارانم بتابد؛ تا شاید کسی هم در اوج نیاز ، تورا در من ببیند و بشنود... من به خواست و مدد تو زندگی بخشیدن را یاری میکنم؛ پس دستانم را گرمی ، نگاهم را مهربانی و زبانم را نرمی و شیرینی ببخش... وقی بر بالین بیمارم هستم، یعنی تو هستی... من دوست دارم با کمال آرامش بگویم: " عزیزانم... آرام باشید... خدا اینجاست، میبیند، میشنود، میفهمد و اجابت میکند.. من با درد شما میسوزم و نابود میشوم.."
[توسط: نجارباشی ] [ نظرات شما () ]
[توسط: نجارباشی ] [ نظرات شما () ]
ماجرای درسآموز دیدار اجنه با آیتالله بهجتبه گزارش جهان به نقل از مفتاح 24، چه کرامتی، چه سلوکی و چه جهاد با نفسی از این عظیمتر که در تمام طول سلوک تنها در موارد معدودی کلمه"من" را به کار برد در حالی که اگر هر کسی فقط و فقط در ظاهر جملاتی که به کار میبرد و یا مینویسد اندکی دقت کند تعداد منها سر به آسمان میگذارد. [توسط: اردوخانی ] [ نظرات شما () ]
سلام دوستان عزیزم همونطور ک قول داده بودم سری دوم این جملات رو هم براتون آماده کردم. خوشحال میشیم شما هم اگر جمله ای به نظرتون زیبا اومد در قسمت نظرات قرار بدید. ادامه مطلب... [توسط: غزل ] [ نظرات شما () ]
دانشجو بود… دنبال عشق و حال، خیلی مقید نبود، یعنی اهل خیلی کارها هم بود، تو یخچال خونه ش مشروب هم میتونستی پیدا کنی…. [توسط: اردوخانی ] [ نظرات شما () ]
این مطلب فقط جنبه اطلاع رسانی داشته و هیچ گونه هدف خاصی ندارد. [توسط: اردوخانی ] [ نظرات شما () ]
|
||
[ تمام حقوق مادی و معنوی این وبلاگ متعلق به گروه پرستاری 91 میباشد.] |