پرستاری 91 به نام نامی حضرت دوست که فقط نام اوست که نکوست
| ||
و به تو می گوید ارباب ، نخند !
به پسرکی که آدامس می فروشد و تو هرگز نمی خری ، نخند !
به پیرمردی که در پیاده رو به زحمت راه می رود و شاید چند ثانیه ی کوتاه معطلت کند ، نخند !
به دبیری که دست و عینکش گچی ست و یقه ی پیراهنش جمع شده ، نخند ! [توسط: شعربافان ] [ نظرات شما () ]
[توسط: شعربافان ] [ نظرات شما () ]
[توسط: شعربافان ] [ نظرات شما () ]
زندگی کن به شیوه خودت ... با قوانین خودت ... !! با باورها و ایمان قلبی خودت...... مردم دلشان می خواهد موضوعی برای گفتگو داشته باشند... برایشان فرقی نمی کند چگونه هستی.. هر جور که باشی ، حرفی برای گفتن دارند ...!! چه خوب ... چه بد... موضوع صحبتشان خواهی شد.!! خوبی و بدی یک امر نسبی هست و ممکن است چیزی که از نظر کسی خوب باشد ، از نظر کسی دیگر بد باشد ..... پس زندگی کن به شیوه خودت.. چه خوب ...! چه بد.!!!
[توسط: شعربافان ] [ نظرات شما () ]
[توسط: شعربافان ] [ نظرات شما () ]
[توسط: شعربافان ] [ نظرات شما () ]
[توسط: شعربافان ] [ نظرات شما () ]
[توسط: شعربافان ] [ نظرات شما () ]
[توسط: شعربافان ] [ نظرات شما () ]
جکی که جهان اینترنت را برانگیخت ! چندی پیش جوکی به زبان انگلیسی در دنیای نت زاده شد ! که نکات ارزشمندی را در خصوص سیاست های رسانه های آمریکا در برداشت ترجمه ی فارسی جوک به شکل زیر است : حقوق بشر آمریکایی مردی در پارک مرکزی شهر نیویورک قدم میزند که ناگهان میبیند سگی به دختر بچه ای حمله کرده است مرد به طرف آنها میدود و با سگ درگیر میشود . سرانجام سگ را میکشد و زندگی دختر بچه ای را نجات میدهد پلیسی که صحنه را دیده بود به سمت آنها می اید و میگوید : تو یک قهرمانی فردا در روزنامه ها می نویسند : یک نیویورکی شجاع جان دختر بچه ای را نجات داد اما آن مرد می گوید: من نیوریورکی نیستم پس روزنامه های صبح می نویسند : آمریکایی شجاع جان دختر بچه ای را نجات داد . آن مرد دوباره میگوید : من امریکایی نیستم از او میپرسند : خب پس تو کجایی هستی ؟؟ «« من ایرانی هستم »» فردای آن روز روزنامه ها این طور می نویسند : یک تند روی مسلمان سگ بی گناه آمریکایی را کشت .
[توسط: پرستاری 91 ] [ نظرات شما () ]
|
||
[ تمام حقوق مادی و معنوی این وبلاگ متعلق به گروه پرستاری 91 میباشد.] |